یک شنبه 1 بهمن 1396 |
زندگی من به رنج وغم بناست.
روزگارم تلخ وهمچون شب سیاست.
رو سیاهم درتمام زندگی.
من نکردم بر خدایم بندگی.
بندهء خوبی نبودم در زمین.
هرکه همدم گشت با من شد غمین.
غم وجودم را همه تسخیر کرد.
عمر من را در جوانی پیر کرد.
عمر من از ابتدا بودش عذاب.
زندگانی ام همه بودش سراب.
من ندیدم هیچ خیر از این جهان.
ان جهان هم بدترم از این جهان.
* حیدری*( مشنگ)
http://www.khalvatgahdel.ir/
H_mashang@
نظرات شما عزیزان:
نویسنده : حیدری (مشنگ)
|